کرونا!

ساخت وبلاگ

خب خب 6 ماه از آخرین پستم می گذره...

اومدم تا یکمی بنویسم از خودم و حال و احوالات الانم  ...

یه لیوان پر از قهوه ی یهویی با ابجوشی که احتمالا جوش نبوده و ولررررم و سینه ای که داخلش عین آتشفشان در حال جوشیدن و جوشاندنه -_-

اومدم تا بنویسم از کرونا! جنگ جهانی سوم ما! ویروس لعنتی ای که تمام جهان رو تقریبا درگیر کرده و همه دنبال واکسنشن و هنوز فایده ای نداشته ...

کی فکرشو میکرد یروز معمولی ترین کارامون هم اینطور ممنوع بشه ؟ هررررچند هنوز میتونه از این بدتر هم باشه و ناشکری نمیکنم به هیچ وجه!

6 فروردین عروسیم بود ولی این کرونای لعنتی عقب انداخت و اصصصصصلا معلوم نیست تا کی قراره عقب بیفته همه چی ... :(

اوضاع بدیه ... تمام شهرهای ایران تعطیلن ... مسیرها مسدودن. .. اجازه عبور و مرور تو خیابون ها رو نداریم ... مغازه ها و پاساژها همه بستن ... تو سطح شهر انگار خاک مرده پاشیدن .... تازه حالا کشف کردن که کرونای لعنتی با هوا هم منتقل میشه .... اینو دیکه کجای دلم جا بدم ....

زندگی دوست نداشتنی شده اینطور ... عید حتی همو نبوسیدیم.... خیلیا دیدن بزرگترا و مادرپدراشون نرفتن هرچند که به شددددددددت مخالف این حرکتم .... عیدمون اصلا عید نبود ....

فکر کنم قمت من این باشه که بدون عروسی برم سر زندگیم ... حتی بدون سفر زیارتی!حتی بدون یه امامزاده رفتن! همینطور تنها و خشک و خالی برم ....

فرداشب میخوام برم ... البته هنوز نگفتم تو خانواده و نمیدونم واکنش ها قراره چجوری باشه ....و خیلی می ترسم ... خیلی زیاد ... ولی نمیخام بمونم .... این حق من و همسرمه که بخوایم تو خونه خودمون باشیم ... تا کی میتونیم دور بمونیم وقتی تمام زندگیمون روبراهه و فقط من و همسرم رو کم داره؟ فردا یه یاسین نذر میکنم و به مادرم میگم .... هرچند که قراره خیلی اوقات تلخی داشته باشیم.....

یعنی میشه روزی برسه که اینها از یادمون رفته باشه؟

روزی بیاد که از این روزها یاد کنم و بگم وااااای چه روزایی بود ...

دیکه داریم خسته میشیم ....

از خونه نشینی ... از همو ندیدن ... از بیرون نرفتن ... از خرید نکردن... از پیتزا نخوردن ... معجون نخوردن .... تو خیابونا نچرخیدن ....

نمیدونم آخر این راه کروناست که تسلیم ما میشه یا این ماییم که تسلیم کرونا میشیم؟

 

یه وقتا که روزگار نامهربون میشه .......
ما را در سایت یه وقتا که روزگار نامهربون میشه .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-nevesht بازدید : 106 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 7:51